Please Wait

فرهاد رجالي 2 سال پیش 0 نظر

چکیده :

به منظور بررسي كارايي كود زيستي فسفري و تراكم بوته بر كميت و كيفيت اسانس گياه دارويي زنيان (Trachyspermum copticum L.) ، پژوهشي به صورت آزمايش فاكتوريل دو عاملي در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در بهار سال 1389 در مزرعه تحقيقاتي مؤسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع كشور انجام شد. تيمارهاي آزمايشي شامل عامل كود زيستي فسفري در چهار سطح (شاهد (عدم تلقیح)، بذرمال، سرك و بذرمال و سرك) و عامل تراكم بوته در سه سطح (250000، 125000، 83000 بوته در هكتار) بودند. صفات مورد بررسي شامل درصد اسانس، عملكرد اسانس، درصد تيمول، درصد ترپينولن و درصد پارا -سيمن در روغن فرّار بودند. نتايج نشان داد كه تأثير كود زيستي فسفري بر صفات مورد بررسي در سطح 1% معنی دار شد، به طوري كه بيشترين مقادير درصد اسانس(4/34 %) و عملكرد اسانس در تيمار دو بار تلقيح ( بذرمال و سرك) و درصد تيمول (33/9 %) در تيمار بذرمال، درصد ترپينولن (41/5 %) در تيمار دو بار تلقيح ( بذرمال و سرك) و درصد پارا –سيمن (23/2 %) در تيمار سرك بدست آمد. اثر تراكم بوته بر صفات مورد بررسي در سطح 1% معني دار شد. به طوري كه بيشترين مقادير درصد اسانس (4/1%) در تيمار 83000 بوته در هکتار، عملكرد اسانس (104/07 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 250000 بوته در هكتار، درصد تيمول (37/4 %) در تيمار 125000 بوته در هكتار درصد ترپينولن (44/5 %) هكتار و درصد پارا –سيمن (23/9 %) در تيمار 83000 بوته در هكتار بدست آمد. از طرفي اثرات متقابل معني داري نيز بر درصد اسانس (5/37 %)، عملكرد اسانس (149/5 كيلوگرم در هكتار)، درصد تيمول (40 %)، درصد ترپينولن (49/1 %) و درصد پارا –سيمن (25/6 %) مشاهده گرديد.

نتایج:

درصد اسانس در دانه

براساس نتايج تجزيه واريانس (جدول 2) تأثير تراكم بوته و كود زيستي فسفري و نيز اثر متقابل بين دو عامل بر روي درصد اسانس در دانه در سطح 1% معني دار گرديد. مقايسه ميانگين ها در بين سطوح تراكم بوته حكايت از آن داشت كه اختلاف معني داري در ميان آنها وجود دارد، به نحوي كه تراكم بوته 83000 بوته در هكتار بيشترين درصد اسانس در دانه (4/11 %) را دارا بود و كمترين درصد اسانس نيز در تراكم بوته 250000 بوته در هكتار(3/25 %) مشاهده گرديد (شکل 1). همچنين مقايسه ميانگين ها نشان داد كه بيشترين درصد اسانس در دانه در تيمار بذرمال و سرك (4/34 %) بدست آمد و كمترين درصد اسانس در دانه در تيمار شاهد (3/02 %) بدست آمد (شكل 2). البته مقايسه ميانگين اثر متقابل بين دو عامل مورد بررسي، تفاوت معني داري را با هم نشان مي دهند، به طوري كه بيشترين درصد اسانس مربوط به تيمار تراكم 83000 بوته در هكتار و استفاده همزمان كود زيستي فسفري به صورت بذرمال و محلول پاشي با ميانگين 5/37 % حاصل گرديد. كمترين درصد اسانس مربوط به تراكم هاي 250000 بوته در هكتار و 125000 بوته در هكتار با عدم مصرف كود زيستي فسفري (شاهد) به ترتيب با ميانگين 2/94 % و 2/96% بود (شکل 3).

عملكرد اسانس

اطلاعات حاصل از تجزيه واريانس حكايت از آن داشت كه تأثير تراكم بوته و كود زيستي فسفري و نيز اثر متقابل بين اين دو عامل بر روي عملكرد اسانس در سطح 1% معني دار بود (جدول 2). مقايسه ميانگين ها نشان داد كه بيشترين عملكرد اسانس 161/82 كيلوگرم در هكتار به تراكم بوته 250000 بوته در هكتار اختصاص دارد و كمترين عملكرد اسانس به تراكم بوته 83000 بوته در هكتار (104/07 كيلوگرم در هكتار) مربوط مي شود (شكل 4). در ضمن بين تراكم هاي 125000 بوته در هكتار و 83000 بوته در هكتار اختلاف معني داري وجود نداشت. همچنين در خصوص كاربرد كود زيستي فسفري، مقايسه ميانگين ها بيانگر آنست كه مصرف همزمان كود زيستي فسفري به صورت بذرمال و محلول پاشي داراي بيشترين عملكرد اسانس (143/08 كيلوگرم در هكتار) بود و كمترين عملكرد اسانس (85/77 كيلوگرم در هكتار) مربوط به سطح شاهد بود(شکل 5). مقايسه ميانگين اثر متقابل بين دو عامل مورد بررسي، تفاوت معني داري را با هم نشان مي دهند، به طوري كه در تراکم 250000 بوته در هكتار و با مصرف همزمان كود زيستي (بذرمال و محلول پاشي) بيشترين عملكرد اسانس با ميانگين 149/5 كيلوگرم در هكتار بدست آمد. در حالي كه كمترين عملكرد اسانس مربوط به تراكم 125000 بوته در هكتار با عدم مصرف كود زيستي فسفري با ميانگين 83/2 كيلوگرم در هكتار و تراكم 83000 بوته در هكتار با عدم مصرف (شاهد) و مصرف به صورت محلول پاشي كود زيستي فسفاته بدست آمد كه نشان دهنده اينست كه اين سه با هم داراي اختلاف معني داري نيستند(شکل 6).

درصد ترپينولن در اسانس

نتايج تجزيه واريانس (جدول 2) نشان داد كه اثر عوامل تراكم و كود زيستي فسفري و اثر متقابل بين آنها در سطح 1% بر درصد ترپينولن در اسانس معني دار گرديد. مقايسه ميانگين بين سطوح تراكم داراي اختلاف معني دار بودند، به طوري كه بيشترين مقدار ترپينولن در اسانس مربوط به تراكم 83000 بوته در هكتار (5/44 %) بود و كمترين مقدار ترپينولن در اسانس مربوط به تراكم 125000 بوته در هكتار (35/8 %) بود، در ضمن بين تراكم هاي 125000 بوته در هكتار و 250000 بوته در هكتار اختلاف معني داري وجود نداشت (شكل 7). مقايسه ميانگين ها در بين سطوح كود زيستي فسفري نيز داراي اختلاف معني داري بود. به طوري که بيشترين درصد ترپينولن (41/5 %) متعلق به تيمار بذرمال همراه با محلول پاشي پاي بوته و كمترين درصد ترپينولن (37/1 %) متعلق به تيمار شاهد بود (شكل 8 ). نتايج حاصل از مقايسه ميانگين هاي اثر متقابل سطوح مختلف تراكم و كود زيستي فسفري نشان داد كه بيشترين درصد ترپينولن اسانس مربوط به تراكم 83000 بوته در هكتار با مصرف كود زيستي فسفري به صورت بذرمال و مصرف همزمان (بذرمال و محلول پاشي) به ترتيب با ميانگين 47/63% و 49/13% حاصل گرديد كه باهم داراي اختلاف معني دار نيستند و كمترين آن مربوط به تراكم هاي 250000 بوته در هكتار و 125000 بوته در هكتار به ترتيب با مصرف كود زيستي فسفري به صورت بذرمال و عدم مصرف بود كه اين دو هم با هم داراي اختلاف معني دار نيستند (شکل 2).

درصد تيمول در اسانس

نتايج تجزيه واريانس (جدول 2) نشان داد كه اثر عوامل تراكم و كود زيستي فسفري و اثر متقابل بين آنها در سطح 1% بر درصد تيمول در اسانس معني دار گرديد. مقايسه ميانگين بين سطوح تراكم داراي اختلاف معني داري بود، به طوري كه بيشترين مقدار تيمول در اسانس مربوط به تراكم 125000 بوته در هكتار (37/4%) و كمترين آن(24/8%) متعلق به تراكم 83000 بوته در هكتار بود (شكل 10). مقايسه ميانگين ها در بين سطوح كود زيستي فسفري نيز داراي اختلاف معني داري بود، به طوري كه بيشترين درصد تيمول (33/9 %) متعلق به تيمار بذرمال بود (شكل 11). نتايج حاصل از مقايسه ميانگين هاي اثر متقابل سطوح مختلف تراكم و كود زيستي فسفري نشان داد كه بالاترين درصد تيمول در تراكم 250000 بوته در هكتار و با مصرف همزمان كود زيستي فسفري (بذرمال و محلول پاشي) و همچنين در تراكم 125000 بوته در هكتار و تيمار عدم مصرف و تيمار بذرمال كود زيستي فسفري بدست آمد. كمترين آن مربوط به تراكم 250000 بوته در هكتار با عدم مصرف كود زيستي فسفري (شاهد) و همچنين در تراكم 83000 بوته در هكتار به ترتيب با محلول پاشي و مصرف همزمان كود زيستي فسفري بدست آمد(شکل 12).

درصد پارا -سيمن در اسانس

نتايج تجزيه واريانس (جدول 2) نشان داد كه اثر عامل تراكم در سطح 1% و اثر عامل كود زيستي فسفري در سطح 5% بر درصد پارا- سيمن در اسانس معني دار گرديد. همچنين اثر متقابل بين تراكم و كود زيستي فسفري بر درصد پارا- سيمن در اسانس در سطح 1% معني دار گرديد. مقايسه ميانگين بين سطوح تراكم داراي اختلاف معني داري بود. به طوري كه بيشترين مقدار پارا- سيمن در اسانس مربوط به تراكم 83000 بوته در هكتار (23/9 %) بود و كمترين مقدار پارا- سيمن در اسانس نيز مربوط به تراكم 125000 بوته در هكتار (21/1 %) بود (شکل 13). مقایسه ميانگين ها در بين سطوح كود زيستي فسفري نيز داراي اختلاف معني داري بود، به طوري كه بيشترين درصد پارا- سيمن (23/3 %) متعلق به تيمار محلول پاشي پاي بوته بود (شکل 14).

 

جدول 1- برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک محل اجرای آزمایش
B بافت S.P ds.m-1 PH T.N.V% O.C %total N P(ave) K(ave) Fe mgkg-1 Zn mgkg-1 Cu mgkg-1 Ma mgkg-1
1/05 لومی شنی 26 2/04 7/7 4 0/36 0/035 2 300 4/5 0/7 0/74 8/9

 

جدول 2- تجزیه واریانس صفات مورد بررسی
صفات درجه آزادی درصد اسانس عملکرد اسانس اتیمول اساسنس % ترپينولن اﺳﺎﻧﺲ % پارا- سيمن اﺳﺎﻧﺲ %
ﺗﻜﺮار df = 2 0/069 ns 36/06 ns 0/08 ns 0/46 ns 0/04 ns
ﺗﺮاﻛﻢ df = 2 2/41** 993/5** 483/38** 256/77** 2328**
ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي df = 3 3/08** 5650/6** 34/46** 32/54** 2/10**
ﺗﺮاﻛﻢ ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي df = 6 0/43** 211/29** 162/58** 84/31** 14/34**
ﺧﻂ df = 22 0/02 42/42 1/07 4/85 0/45
c.v   %4/67 %5/86 %3/26 %5/62 %2/98
Ns، * و ** به ترتیب بيانگر عدم تفاوت معني دار و معني دار در سطح 5% و 1% می باشد.

 

شکل 1- مقایسه میانگین اثر تراکم بر درصد اسانس براساس آزمون دانكن 5%

 

شکل 2- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ روش ﻣﺼﺮف ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي ﺑﺮ درﺻﺪ اﺳﺎﻧﺲ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 3- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺗﺮاﻛﻢ در ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي ﺑﺮ درﺻﺪ اﺳﺎﻧﺲ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 4- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ ﺳﻄﻮح ﺗﺮاﻛﻢ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮد اﺳﺎﻧﺲ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 5- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ روش ﻣﺼﺮف ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮد اﺳﺎﻧﺲ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 6- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺗﺮاﻛﻢ در ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮد اﺳﺎﻧﺲ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 7- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ ﺗﺮاﻛﻢ ﺑﺮ درﺻﺪ ﺗﺮﭘﻴﻨﻮﻟﻦ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 8- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ روش ﻣﺼﺮف ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي ﺑﺮ درﺻﺪ ﺗﺮﭘﻴﻨﻮﻟﻦ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 9- مقایسه میانگین اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺗﺮاﻛﻢ در ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي ﺑﺮ درﺻﺪ ﺗﺮﭘﻴﻨﻮﻟﻦ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 10- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ ﺗﺮاﻛﻢ ﺑﺮ درﺻﺪ ﺗﻴﻤﻮل ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 11- مقایسهﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي ﺑﺮ درﺻﺪ ﺗﻴﻤﻮل ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 12- مقایسه ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺗﺮاﻛﻢ در ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي ﺑﺮ درﺻﺪ ﺗﻴﻤﻮل ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 13- مقایسهﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ ﺗﺮاﻛﻢ ﺑﺮ درﺻﺪ ﭘﺎرا-ﺳﻴﻤﻦ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

شکل 14- مقایسه میانگین اثر کود زیستی فسفری بر درصد پارا_سیمن بر اساس آزمون دانکن 5%

 

شکل 15- مقایسهﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺗﺮاﻛﻢ در ﻛﻮد زﻳﺴﺘﻲ ﻓﺴﻔﺮي ﺑﺮ درﺻﺪ ﭘﺎرا-ﺳﻴﻤﻦ ﺑﺮاﺳﺎس آزﻣﻮن داﻧﻜﻦ 5%

 

نتايج حاصل از مقايسه ميانگين هاي اثر متقابل سطوح مختلف تراكم و كود زيستي فسفري نشان داد كه بالاترين درصد پارا-سيمن در تراكم 83000 بوته در هكتار و با مصرف كود زيستي فسفري به صورت محلول پاشي و همچنين در تراكم 250000 بوته در هكتار و تيمار عدم مصرف كود زيستي فسفري (شاهد) بدست آمد. كمترين آن مربوط به تراكم 125000 بوته در هكتار با تيمارهاي عدم مصرف كود زيستي فسفري (شاهد) و بذرمال و همچنين مصرف همزمان كود زيستي فسفري (بذرمال و محلول پاشي) بدست آمد (شکل 15).

بحث:

در مورد اثر تراكم بر درصد اسانس دانه به نظر مي رسد كه در اختيار بودن فضاي كافي براي گياه زنيان، موجب دسترسي بهتر آن به عوامل محيطي نظير آب و عناصر غذايي گرديده كه اين موضوع سبب بهبود زيست توده گياه و متعاقب آن افزايش درصد اسانس در دانه مي گردد. گزارش هاي متعددي حكايت از تأثير تراكم بر ميزان ماده مؤثره گياهان دارويي دارد (Ghosh et al.,1981 ؛ Shalaby & Razin, 1994). برومند رضازاده (1384) با بررسي اثر تراكم بر خصوصيات مورفولوژيك و درصد اسانس گياه دارويي زنيان (Trachyspermum copticum) به اين نتيجه رسيد كه تأثير تراكم بوته بر درصد اسانس معني دار است. Bali و همكاران (1992) تأثير فاصله رديف را بر درصد اسانس گياه شويد (Anethum graveolens) مطالعه كرده و مشاهده نمودند كه فاصله رديف اثر معني داري بر درصد اسانس بذر نداشت. Bist و همكاران (2000) در پژوهش خود عنوان كردند كه تراكم كم بوته (50×20) در مقايسه با تراكم زياد بوته (20×25) در گياه دارويي شويد (Anethum graveolens) موجب افزايش ميزان اسانس گرديد كه با نتيجه تحقيق حاضر هماهنگي دارد. در مورد اثر كود فسفات زيستي بر درصد اسانس دانه از آنجايي كه عنصر فسفر نقش اساسي در ساخت اجزاء تشكيل دهنده اسانس دارد، بنابراين مي توان انتظار داشت كه مصرف همزمان كود زيستي فسفري از طريق فراهمي عناصرغذايي مورد نياز گياه به ويژه فسفر موجب بهبود ميزان اسانس گردد. يافته هاي Darzi و همكاران (2006) نيز نشان داد كه كاربرد كود زيستي فسفري بيشترين درصد اسانس دانه را در گياه رازيانه (Foeniculum vulgar) در پي داشته است. همچنين طبق تحقيق ديگري كه در مورد تأثير ريزجانداران و كمپوست بر روي نعنا (Mentha arvensis) انجام شد، مشاهده گرديد كه درصد اسانس افزايش معني داري در مقايسه با تيمار شاهد يافت و اين اثر افزايشي به افزايش تعداد غدد ترشحي اسانس ربط داده شد .(Kumar & Singh, 2001) توكلي صابري (1366) نيز در پژوهش خود بر روي گياه دارويي شويد (Anethum graveolens) به نتايج مشابهي دست يافت. در مورد تيمارهاي اثر متقابل كود زيستي فسفري و تراكم با كاهش تراكم و با مصرف همزمان كود زيستي فسفري به صورت بذرمال و محلول پاشي درصد اسانس افزايش يافت، در صورتي كه با افزايش تراكم و استفاده جداگانه و يا بدون استفاده از كودهاي زيستي فسفري درصد اسانس كاهش يافت. بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه يكي از عوامل مهم تأثيرگذار بر درصد اسانس تراكم بوته در واحد سطح است كه در تراكم پايين، بوته ها در رقابت كمتري براي منابع مورد نياز خود هستند و مي توانند بالاترين قابليت توليدي خود را بروز دهند؛ و از طرفي نقش فسفر در افزايش سنتز تركيب هاي ثانويه توسط گياه حياتي مي باشد و بالاترين درصد اسانس در نتيجه بيشترين ميزان مصرف عنصر فسفر در مصرف همزمان آن (بذرمال و محلول پاشي) بدست آمد. در رابطه با تأثير تراكم بر عملكرد اسانس، هر چند درصد اسانس در تراكم بالاتر كاهش پيدا كرد اما افزايش عملكرد دانه در تراكم هاي بالاتر اين كاهش را جبران نمود. بر همين اساس نقدي بادي و همكاران (1381)، در آزمايش خود در رابطه با اثر فاصله رديف بر روي گياه دارويي آويشن (Thymus vulgairis) مشاهده كردند كه با كاهش فاصله رديف و افزايش تراكم بوته، عملكرد اسانس افزايش پيدا كرد. همچنين Bali و همكاران (1992) تأثير فاصله رديف را بر گياه شويد (Anethum graveolens) مطالعه كرده و مشاهده نمودند كه افزايش تراكم باعث افزايش عملكرد اسانس شد. در تحقيقي ديگر كه توسط Shalaby و Razin (1994) بر روي آويشن (Thymus vulgairis)انجام شد، مشخص شد كه فواصل بوته كمتر به طور معني داري سبب افزايش ميزان عملكرد اسانس در واحد سطح گرديد. در رابطه با تأثير كود زيستي فسفري بر عملكرد اسانس، از آنجايي كه اسانس ها تركيب هاي ترپنوييدي بوده كه واحدهاي سازنده آنها نظير ايزوپنتنيل پيروفسفات و دي متيل آليل پيرو فسفات نياز مبرم به ATP و NADPH دارند، بنابراين حضور عنصر فسفر براي تشكيل اسانس ضروري مي باشد، با توجه به اين موضوع افزايش عملكرد دانه همراه با افزايش اسانس موجب افزايش عملكرد اسانس مي شود. Abdelaziz و همكاران(2005) در همين رابطه در پژوهشي كه بر روي رزماري (Rosmarinus officinalis) انجام دادند مشاهده نمودند، گياهاني كه با ريزجانداران تيمار شدند در ميزان عملكرد اسانس افزايش معني داري را نشان دادند. در پژوهش ديگري كه بر روي گياه دارويي رازيانه(Foeniculum vulgar) انجام شد، مشاهده گرديد كه كاربرد كود زيستي فسفري بيشترين عملكرد اسانس را در گياه رازيانه (Foeniculum vulgar) در پي داشته است (Darziو همكاران، 2009). كودهاي زيستي فسفري در درجه اول انحلال فسفات نامحلول را سبب مي شود، به طوري كه در پژوهش حاضر نيز به نظر مي رسد تيمارهاي كودهاي زيستي فسفري مطلوب در مقايسه با تيمار شاهد، به مراتب شرايط مناسب تري را براي بهبود فعاليت هاي ميكروبي مفيد در خاك مهیا كرده و ضمن فراهم نمودن مطلوب عناصر معدني پرمصرف و كم مصرف براي زنيان(Trachyspermum ، copticum) از طريق ايجاد اثرهاي هم افزايي و تشديدكننده بين خود قادرند موجب افزايش ميزان اسانس در دانه شوند(Ratti et al., 2001 ؛Kumar & Singh, 2001 ؛ Hazarika et al., 2000). در رابطه با اثر متقابل كود زيستي فسفري و تراكم برعملكرد اسانس نتايج بدست آمده نشان داد كه با بيشترين سطح استفاده از كود زيستي فسفري به صورت مصرف همزمان (بذرمال و محلول پاشي) بالاترين عملكرد اسانس حاصل شد و از طرفي با كاهش تراكم، عملكرد اسانس كاهش يافت. بنابراين مي توان نتيجه گرفت، باتوجه به نتايج بدست آمده در رابطه با عملكرد دانه، كه بيشترين آن در تراكم بالا حاصل گرديد و بالاترين عملكرد اسانس نيز مربوط به اين تراكم بود؛ كه نشان دهنده اين است كه بين عملكرد دانه و عملكرد اسانس همبستگي مثبتي وجود داشت. زيرا عملكرد اسانس حاصل ضرب عملكرد دانه و ميزان اسانس است.

در رابطه با اثر تراكم بر درصد ترپينولن اسانس بايد توجه داشت به علت افزايش تنفس گياهي در تراكم هاي بالاتر ذخيره سازي مواد فتوسنتزي كاهش يافته اما در تراكم پايين تر، فضا، آب و عناصر غذايي بيشتري در اختيار هر بوته قرار گرفته و به علت كاهش تراكم و افزايش فاصله بين بوته ها، رقابت كاهش يافته است و بازدهي مصرف نور خورشيد افزايش يافته و گياه امكان رشد بيشتري را پيدا كرده است. بر طبق بررسي Letchamo و همكاران (1995) بيوسنتز اسانس گياهان دارويي به رژيم هاي نوري و تنفس كمتر گياه بستگي دارد، همچنين Morteza و همكاران(2009) در تحقيقي روي سنبل الطيب (Valeriana officinalis) نتيجه گرفتند كه با كاهش تراكم تركيب هاي بورنيل استات، والرانال و كامفن روند افزايشي پيدا كردند.

در رابطه با اثر كود زيستي فسفري بر درصد ترپينولن اسانس در بسياري از پژوهش هاي مرتبط با كشاورزي پايدار مشاهده مي شود كه مصرف كودهاي زيستي و آلي در گياهان دارويي اسانس دار ضمن افزايشي كه در برخي از اجزاء تشكيل دهنده اسانس ايجاد مي كند، سبب كاهش در بعضي از تركيب هاي اسانس نيز مي شود (اكبري نيا و فرج الهی ،1380؛ Kapoor et al., 2002). گياه دارويي زنيان (Trachyspermum copticum) نيز از اين لحاظ مستثني نيست (Kapoor et al., 2004) و اين موضوع به وضوح در نتيجه تحقيق حاضر در خصوص كاهش ميزان ترپينولن در اسانس در صورت كاربرد تيمارهاي مطلوب كود زيستي فسفري نيز ملاحظه مي شود. بنابراين به نظر مي رسد كه حضور باكتري حل كننده فسفات در بستر كشت مي تواند سبب بهبود فعاليت اين باكتري و ساير ريزجانداران شود و متعاقب آن دسترسي گياه زنيان (Trachyspermum copticum) به فسفر را افزايش دهد و از آنجا كه فسفر يكي از عناصر سازنده تركيب هاي اوليه اسانس مي باشد، بنابراين مشاركت اين كود زيستي فسفري مي تواند به بهبود بيشتر ميزان اسانس نيز منجر شود. نتيجه تحقيق Singh و Kumar (2001) نيز مؤيد همين مطلب است. همچنين به نظر مي رسد كه حضور كود زيستي فسفري مي تواند يك اثر تشديدكننده بر ميزان اسانس در دانه زنيان (Trachyspermum copticum) داشته باشد. نتيجه پژوهش Ratti و همكاران (2001) بر روي گياه دارويي علف ليمو (Cymbopogon martini) نيز بيانگر آن بود كه كاربرد همزمان قارچ مايكورايزا و باكتري حل كننده فسفات همراه با سنگ فسفات، موجب يك اثر هم افزايي روي فعاليت هر دو ريزجاندار مي شود، به نحوي كه سبب تقويت و تشديد ميزان اسانس در اين گياه دارويي شده است. لازم به تذكر است كه در بحث توليد گياهان دارويي، ارزش واقعي به كيفيت محصول يعني ميزان ماده مؤثر داده مي شود و در تحقيقاتي هم كه با استفاده از كودهاي زيستي فسفري در اين زمينه بعمل آمده نيز مشاهده شده كه حداكثر ماده مؤثره در چنين شرايطي حاصل مي شود(Adams, 1989 ؛Gupta et al., 2002 ؛ Ratti et al., 2001؛ Kapoor et al., 2004). در همين رابطه در پژوهشي كه بر روي گياه دارويي رازيانه (Foeniculum vulgar) انجام شد، مشاهده گرديد كه كاربرد كود زيستي فسفري موجب بهبود كميت و كيفيت اسانس رازيانه (Foeniculum vulgar) در مقايسه با تيمار شاهد گرديد، به طوري كه باعث افزايش درصد آنتول در اسانس بيشتر از تيمار شاهد بود (Darzi و همكاران،2006). Ratti وهمکاران (2001) بيان داشت كه مصرف باكتري هاي حل كننده فسفات روي علف ليمو (Cymbopogon martini) موجب شد كه درصد ژرانيول در اسانس در حدود 27/6% بيشتر از تيمار شاهد شود.

در رابطه با اثر تراكم بر درصد تيمول اسانس باز هم بايد توجه داشت كه به علت افزايش تنفس گياهي در تراكم هاي بالاتر ذخیره سازي مواد فتوسنتزي كاهش يافته اما در تراكم پايين تر، فضا، آب و عناصر غذايي بيشتري در اختيار هر بوته قرار گرفته و به علت كاهش تراكم و افزايش فاصله بين بوته ها، رقابت كاهش يافته است و بازدهي مصرف نور خورشيد افزايش يافته و گياه امكان رشد بيشتري را پيدا كرده است. در همين رابطه نتايج تحقيقMorteza و همكاران (2009) بر روي گياه دارويي آويشن (Thymus vulgairis) (تيمول اسانس) با نتايج اين تحقيق مطابقت دارد.

در رابطه با اثر كود زيستي فسفري بر درصد تيمول اسانس در پژوهشي كه بر روي گياه دارويي رازيانه (Foeniculum vulgar) انجام شد، مشاهده گرديد كه كاربرد كود زيستي فسفاته موجب بهبود كميت و كيفيت اسانس رازيانه در مقايسه با تيمار شاهد گرديد؛ به طوري كه باعث افزايش درصد آنتول در اسانس در مقايسه با تيمار شاهد شد(Darzi و همكاران، 2009). همچنين در پژوهشي كه توسطRatti وهمکاران (2001) روي علف ليمو(Cymbopogon martini) انجام شد، مشاهده گرديد كه كيفيت اسانس نيز در اثر مصرف باكتري هاي حل كننده فسفات بهبود يافت، به نحوي كه درصد ژرانيول در اسانس در حدود 27/6% بيشتر از تيمار شاهد بود. همچنين Ratti و همکاران (2001) بيان داشتند كه كاربرد باكتريهاي حل كننده فسفات روي علف ليمو (Cymbopogon martini) موجب تغيير در اجزاي تشكيل دهنده اسانس اين گياه شد، به طوري كه در برابر افزايشي كه در ميزان ژرانيول در اسانس صورت گرفت، چندين تركيب ديگر مهم ازجمله ليمونن كاهش یافت. در رابطه با اثر تراكم بر درصد پارا-سيمن اسانس، Pop و همكاران (2007) نشان دادند كه بيشترين ميزان پلي فنول ها در گياه هميشه بهار (Calendula officinalis)در پايين ترين سطح تراكم ( 30 بوته در مترمربع) حاصل مي شود. در رابطه با اثر كود زيستي فسفري بر درصد پارا-سيمن اسانس در اين پژوهش، بهبود كيفيت اسانس به افزايش تركيب هاي مهمي نظير ترپينولن تيمول نسبت داده شد. در خصوص تأثير ريزجانداران حل كننده فسفات بر روي ميزان پارا-سيمن در اسانس، پژوهشي بر روي گياه دارويي زنيان(Trachyspermum copticum) انجام نشده است، اما در تحقيقي كه به منظور بررسي اثر باكتري هاي حل كننده فسفات بر روي كيفيت اسانس گياه دارويي علف ليمو(Cymbopogon martini) انجام شد ، Ratti و همكاران (2001) نشان دادند كه كاربرد يك گونه از باكتري حل كننده فسفات به نام Bacillus polymyxa همراه با مصرف يك نوع فسفات معدني غيرمعلول به نام تري كلسيم فسفات، باعث بهبود كيفيت اسانس شد، به نحوي كه درصد ژرانيول در اسانس بيشتر از تيمار شاهد بود. نتايج بدست آمده از مقايسه بين تيمارهاي كود زيستي فسفري و شاهد مؤيد اينست كه كاربرد تيمارهاي مطلوب كود زيستي فسفري، مي تواند عناصر غذايي لازم (پرمصرف و كم مصرف) را در مراحل مختلف رشد در اختيار گياه زنيان (Trachyspermum copticum)قرار دهد و منجر به افزايش كيفيت اسانس شود. ساير محققان نيز بهبود در كيفيت اسانس گياهان دارويي را به كمك مصرف كودهاي زيستي و آلي تأييد مي نمايند.(Kapoor et al., 2004) همچنين با بهبود بارزي كه در ميزان ترپينولن در اسانس در تيمارهاي مطلوب كود زيستي فسفري مشاهده شد، قابل انتظار بود كه ما شاهد كاهش برخي از تركيب هاي اسانس نظير ميزان پارا-سيمن در تيمارهاي ياد شده نسبت به تيمار شاهد نيز باشيم.

 

 

  • نظرات
  • نظرات

      نظر شما کمک بزرگی برای بازدید کنندگان آینده است

      برای ثبت نظر شما کاربر گرامی لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

    Copyright © 2020-2024. All rights reserved