Please Wait

فرهاد رجالي 2 سال پیش 0 نظر

چکیده :

ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮐﺎرﺑﺮد ﮐﻮدهاي زﯾﺴﺘﯽ و ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﻓﺴﻔﺎﺗﯽ و روي ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد، ﻏﻠﻈﺖ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬاﯾﯽ و ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻮﻟﯽ اﺳﯿﺪ ﻓﯿﺘﯿﮏ ﺑﻪ روي (PA/Zn) در دو رﻗﻢ ﻟﻮﺑﯿﺎ، آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻓﺎﮐﺘﻮرﯾﻞ در ﻗﺎﻟﺐ ﻃﺮح آﻣﺎري ﺑﻠﻮك هاي ﮐﺎﻣﻞ ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺑﺎ ﺳﻪ ﺗﮑﺮار در شهرﺳﺘﺎن ﮐﯿﺎر اﺳﺘﺎن چهارﻣﺤﺎل و ﺑﺨﺘﯿﺎري اﺟﺮا ﺷﺪ. ﻓﺎﮐﺘﻮرهاي اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺷﺎﻣﻞ دو رﻗﻢ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﭼﯿﺘﯽ (ﺗﻼش و ﺻﺪري)، چهار ﺳﻄﺢ ﻓﺴﻔﺮ (P0: ﺷﺎهد، P1: ﻣﺼﺮف ﺳﻮﭘﺮﻓﺴﻔﺎت ﺗﺮﯾﭙﻞ ﺑﺮ اﺳﺎس آزﻣﻮن ﺧﺎك، P2: ﻣﺼﺮف ﮐﻮد زﯾﺴﺘﯽ ﻓﺴﻔﺎﺗﯽ و ﺳﻮﭘﺮ ﻓﺴﻔﺎت ﺗﺮﯾﭙﻞ ﺑﻪ ﻣﯿﺰان 50 درﺻﺪ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس آزﻣﻮن ﺧﺎك و P3: ﻣﺼﺮف ﮐﻮد زﯾﺴﺘﯽ ﻓﺴﻔﺎﺗﯽ) و ﺳﻪ ﺳﻄﺢ روي )Zn0: شاهد، Zn1: ﻣﺼﺮف 50 ﮐﯿﻠﻮﮔﺮم در هکتار ﺳﻮﻟﻔﺎت روي و Zn2: ﻣﺼﺮف ﮐﻮد زﯾﺴﺘﯽ روي ﺑﻮد. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﺑﯿﻦ دو رﻗﻢ ﻣﻮرد آزﻣﺎﯾﺶ، ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﯽداري(0/01> P و 0/05> P) در ﺻﻔﺎت ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ از ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻮﻟﯽ PA/Zn وﺟﻮد داﺷﺖ. ﺗﯿﻤﺎر ﻓﺴﻔﺮ ﺑﺎﻋﺚ اﯾﺠﺎد ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﯽداري(0/01> P) در ﺻﻔﺎت ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﺑﻪ ﺟﺰ ﻏﻠﻈﺖ آهن ﺷﺪ، ﮐﻮد زﯾﺴﺘﯽ ﻓﺴﻔﺎﺗﯽ (P2) ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد (18درﺻﺪ)، ﻏﻠﻈﺖ ﻧﯿﺘﺮوژن( 18درﺻﺪ)، ﻓﺴﻔﺮ (46درﺻﺪ)، ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ (26 درﺻﺪ)، آهن (13 درﺻﺪ)، روي (35 درﺻﺪ) و ﮐﺎهش ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻮﻟﯽ PA/Zn (11 درﺻﺪ) ﮔﺮدﯾﺪ. ﻣﺼﺮف روي ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد داﻧﻪ، ﻏﻠﻈﺖ ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ و روي(0/01> P) و ﻏﻠﻈﺖ ﻧﯿﺘﺮوژن و آﻫﻦ (0/05> P) ﻣﻌﻨﯽدار ﺷﺪ، ﻟﯿﮑﻦ ﺑﺮ دﯾﮕﺮ ﺻﻔﺎت ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﻌﻨﯽداري ﻧﺪاﺷﺖ. بیشترین ﻣﯿﺰان ﺻﻔﺎت ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ و ﻏﻨﯽﺳﺎزي روي از ﺗﯿﻤﺎرهاي Zn1 و Zn2 ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ. ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﻏﻠﻈﺖ روي، ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻮﻟﯽ PA/Zn ﮐﺎﻫﺶ ﭘﯿﺪا ﮐﺮد. اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺗﯿﻤﺎرهاي ﻓﺴﻔﺮي و روي ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻏﻠﻈﺖ ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ داﻧﻪ، ﻣﻌﻨﯽدار ﮔﺮدﯾﺪ (0/05> P). ﮐﻮدﻫﺎي زﯾﺴﺘﯽ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ و دﯾﮕﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬاﯾﯽ، ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد و ﮐﺎهش ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻮﻟﯽ PA/Zn در دو رﻗﻢ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﭼﯿﺘﯽ ﺷﺪﻧﺪ. همچنین ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﮐﻮدهاي زﯾﺴﺘﯽ ﻓﺴﻔﺎﺗﯽ ﻣﯽﺗﻮان 50 درﺻﺪ در ﻣﺼﺮف ﮐﻮدهاي ﻓﺴﻔﺎﺗﯽ ﺻﺮفه جویی ﻧﻤﻮد.

 

نتایج:

ﺑﺮﺧﯽ از وﯾﮋﮔﯽﻫﺎي ﻣﻬﻢ ﺧﺎك ﻣﺤﻞ آزﻣﺎﯾﺶ در ﺟﺪول 1 آﻣﺪه اﺳﺖ. ﻫﻤﺎنﻃﻮري ﮐﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﺧﺎك ﻣﺰرﻋﻪ داراي ﺑﺎﻓﺖ ﻟﻮم ﺳﯿﻠﺘﯽ و ﻓﺎﻗﺪ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﺷﻮري ﺑﻮد و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮدن ﻏﻠﻈﺖ ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ و ﻣﻨﮕﻨﺰ ﻗﺎﺑﻞ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﺪ ﺑﺤﺮاﻧﯽ، ﻧﯿﺎزي ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﮐﻮد ﭘﺘﺎﺳﯿﻤﯽ و ﻣﻨﮕﻨﺰي ﻧﺒﻮد. اﯾﻦ ﺧﺎك از ﻧﻈﺮ ﻓﺴﻔﺮ و روي ﻗﺎﺑﻞﺟﺬب در زﯾﺮ ﺣﺪ ﺑﺤﺮاﻧﯽ ﻗﺮار داﺷﺖ.

جدول 1- نتایج تجزیه‌های آزمایشگاهی خاک محل اجرای آزمایش
عمق واکنش گل اشباع هدایت الکتریکی فسفر پتاسیم آهن روی منگنز مس نیتروژن کل کربن آلی مواد خنثی شونده رس سیلت شن
cm PH dS m-1 mg kg-1 %
30-0 7/81 0/88 6 311 4/11 0/58 8/96 0/93 0/07 0/92 24/5 26 54 20

عملکرد دانه:

بین ارقام بکار رفته در این آزمایش، اختلاف معنی‌داری ( 0/01> P) از نظر عملکرد دانه مشاهده شد (جدول 3). بیشترین میزان عملکرد از رقم صدري به میزان 3309 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. استفاده از فسفر بر عملکرد دانه تأثیر معنی‌داري داشت ( 0/05> P). بیشترین میزان عملکرد دانه از تیمار P2به میزان 3445 کیلوگرم در هکتار حاصل شد که نسبت به تیمار شاهد افزایش 18 درصدي را نشان داد و با تیمارP3 در یک گروه آماري مشترك قرار گرفت (جدول 2 و3 ج). مصرف روي تأثیر معنی‌داري بر روي عملکرد دانه داشت( 0/01> P). حداکثر عملکرد از تیمار Zn1 به میزان 3339 کیلوگرم در هکتار به دست آمد که با تیمار Zn2 در یک گروه مشترك آماري قرار گرفت. اثر متقابل تیمارهاي فسفري و روي بر عملکرد دانه معنی‌دار نشد (0/05< P) (جدول 2 ج). با این وجود، بیشترین میزان عملکرد دانه از تیمار P2Zn1 به میزان 3520 کیلوگرم در هکتار حاصل گردید که نسبت به تیمار شاهد با عملکرد 2648 کیلوگرم در هکتار، افزایش 32/5 درصدي را ایجاد نمود (جدول 4). این نتایج با یافته‌هاي گوپتا و همکاران (2002)؛ ردی و همکاران (2003)؛ ردریش و همکاران (2005)؛ وو و همکاران (2005) و خان و زیدی (2007) مطابقت داشت. این محققین نشان دادند، قارچ‌هاي مایکورایزا از طریق افزایش جذب عناصر غذایی و ایجاد شرایط مطلوب رشد باعث افزایش عملکرد در گیاهان می‌گردند. در مطالعات شبلین و هجدین (2006) در سه گونه متفاوت از لگوم‌ها نشان داده شد که استفاده از قارچ‌هاي مایکورایزا سرعت رشد گیاه را افزایش داده و بر تخصیص و انتقال عناصر غذایی بین ریشه و ساقه اثر داشته، به طوري که با افزایش جذب عناصر غذایی و انتقال آن‌ها، وزن خشک اندام‌هاي هوایی و عملکرد دانه افزایش یافته است. کودهاي زیستی استفاده شده در این تحقیق، باعث افزایش قابلیت جذب فسفر، نیتروژن و دیگر عناصر غذایی شدند(جدول 3)، همچنین شاخص سطح برگ و فتوسنتز گیاه را افزایش داده و متعاقب آن رشد گیاه و عملکرد محصول با افزایش دسترسی بهتر به عناصر غذایی و تولید هورمون‌هاي رشد افزایش پیدا کرد.

جدول 2- نتایج تجزیه واریانس تأثیر استفاده از کودهاي زیستی فسفر و روي بر صفات مورد بررسی دو رقم لوبیا چیتی
الف- رقم تلاش   نسبت مولی اسید فیتیک به روي غلظت روي غلظت آهن غلظت پتاسیم غلظت فسفر غلظت نیتروژن عملکرد دانه
منابع تغییرات درجه آزادی   میانگین مربعات( MS)
ﺗﮑﺮار 2 52ns 12ns 265ns 0/14* 0/001ns 0/06ns 204803*
ﻓﺴﻔﺮ(A) 3 117* 149** 503ns 0/19* 0/03** 0/5** 395540**
روي (B) 2 55* 89/3** 2735* 0/16* 0/008* 0/83** 122175*
اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ A×B 6 7/7ns 6/58ns 9/42ns 0/03ns 0/001ns 0/08ns 20545ns
ﺧﻄﺎ 22 15/9 8/45 800 0/3 0/001 0/07 512593
ﮐﻞ 35              
ﺿﺮﯾﺐ ﺗﻐﯿﯿﺮات   20 10/3 13/3 9/1 9/7 7/5 4/8
ب - رﻗﻢ ﺻﺪري
ﺗﮑﺮار 2 16/3ns 11/2ns 968ns 0/19** 0/0001ns 0/008ns 13083*
ﻓﺴﻔﺮ(A 3 4/9* 97/6** 123ns 0/58** 0/04** 0/33* 653172**
روي (B) 2 202* 78/2** 192ns 0/09* 0/01* 0/02ns 653172**
اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ A×B 6 91/2ns 4/33ns 218ns 0/04* 0/0007ns 0/12ns 18867ns
ﺧﻄﺎ 22 30 8/1 281 0/01 0/001 0/09 25048
ﮐﻞ ﺿﺮﯾﺐ ﺗﻐﯿﯿﺮات 35 16 9/5 17/6 5/5 9/5 7/9 4/7
ج - ﻣﺠﻤﻮع دو رﻗﻢ
تکرار 2 5ns 23ns 189ns 0/1ns 0/001ns 0/05ns 32505*
رﻗﻢ 1 52/5ns 52/7* 2374* 1/17** 0/005ns 1/15** 591872**
رﻗﻢ× ﺗﮑﺮار 2 63 0/13 616 0/2 0/0005 0/02 10128
ﻓﺴﻔﺮ(A) 3 213** 230** 374ns 0/68** 0/073** 0/82** 1019708**
روی                
اﺛﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ A×B 6 30/6ns 9/9ns 291ns 0/07* 0/001ns 0/19ns 29987ns
رﻗﻢ × ﻓﺴﻔﺮ(A) 3 1/17ns 16/4ns 252ns 0/09* 0/005* 0/01ns 29005ns
رﻗﻢ × روي (B) 2 190** 24ns 738ns 0/02ns 0/015** 0/02* 51084ns
B ×A × رﻗﻢ 6 38/2ns 0/96ns 738ns 0/008ns 0/0007ns 0/01ns 9425ns
ﺧﻄﺎ 44 23 8/27 530 0/02 0/001 0/08 24173
ﮐﻞ ﺿﺮﯾﺐ ﺗﻐﯿﯿﺮات 71 18 9 25 7/3 9/6 7/7 4/8

 

غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه :

بین دو رقم مورد استفاده در این آزمایش، اختلاف معنی‌داري (0/01> P) در غلظت نیتروژن و پتاسیم مشاهده شد ولی از نظر غلظت فسفر تأثیر معنی‌داری ( 0/05< P) مشاهده نگردید. رقم صدري داراي میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم بیشتري در مقایسه با رقم تلاش بود ( جدول 2 و 3 ج). تیمار فسفر باعث ایجاد تفاوت معنی‌دار( 0/01> P) در غلظت این سه عنصر غذایی دردانه شد، به طوري که با مصرف کودهاي زیستی فسفاتی به همراه 50 کیلوگرم در هکتار سوپر فسفات تریپل (تیمار P2) افزایش 12 درصدي نیتروژن، 46 درصدي فسفر و 26 درصدي پتاسیم نسبت به تیمار شاهد، مشاهده گردید (جدول 3 ج). مصرف روي بر غلظت نیتروژن ( 0/05> P) و پتاسیم دانه ( 0/01> P) معنی‌دار و بر روي غلظت فسفر معنی‌دار نبود ( 0/05< P) (جدول 2 ج). بیشترین میزان نیتروژن و پتاسیم دانه از تیمار Zn1 به ترتیب به میزان 4 و 2/32 درصد حاصل شد. حداکثر میزان فسفر دانه از تیمار Zn0 به میزان 0/42 درصد به دست آمد (جدول 3 ج). کاهش جذب فسفر در تیمار Zn1 و Zn2 می‌تواند به علت اثر آنتاگونیسمی فسفر در جذب روي باشد (متشرع زاده و ثواقبی، 1390 ؛ ریان و همکاران، 2008 ؛ کایا و همکاران، 2009 ). اثرات متقابل مصرف این دو تیمار فقط بر روي غلظت پتاسیم دانه معنی دار شد ( 0/05> P) (جدول 2 ج). بیشترین مقدار پتاسیم دانه از تیمار P2Zn1 به میزان 2/46 درصد حاصل شد که نسبت به تیمار شاهد، 41/3 درصد افزایش را نشان داد (جدول 4). در خصوص نیتروژن دانه بیشترین میزان نیتروژن از تیمار P2Zn2 به میزان 4/39 درصد به دست آمد، که با دیگر تیمارها در یک گروه آماري قرار گرفتند.

حداکثر میزان فسفر دانه از تیمار P2Zn0 حاصل شد(جدول 4). این تغییرات را می‌توان به تأثیر افزایش جذب عناصر غذایی در اثر استفاده از تیمارهاي زیستی نسبت داد. تحقیقات انجام شده نشان داده‌اند که در اکثر موارد تلقیح گیاهان با قارچ‌هاي مایکورایزا و باکتري‌هاي حل کننده فسفات منجر به افزایش جذب عناصر غذائی کم تحرك به ویژه فسفر و روي به گیاه میزبان است( رجالی، 1384 ؛ گوپتا و همکاران، 2002 ؛ ردي و همکاران، 2003 ؛ ردریش و همکاران، 2005) گیاهان میکوریزي با مکانیسم‌هاي گوناگونی از قبیل جستجوي حجم بیشتري از خاك، بالا بردن سرعت جذب فسفر توسط هیف قارچ‌ها و افزایش انحلال فسفر به واسطه رهاسازي اسیدهاي آلی و آنزیم فسفاتاز موجب افزایش جذب فسفر می‌گردند (وو و همکاران، 2005 ؛ خان و زیدي، 2007). مطالعات هرناندز و همکاران (1994) نشان داد، استفاده از باکتري‌هاي افزاینده رشد مثل Azotobacter به همراه قارچ‌هاي مایکورایزا، کارایی قارچ مایکورایزا را در جذب عناصر غذایی افزایش می‌دهد. تحقیقات بهل و همکاران (2003) نشان داد، کاربرد هم زمان باکتري Azotobacter و قارچ مایکورایزا اثرات مثبت و سینرژیسمی روي گیاه گندم داشت و دلایل آن را تأثیر Azotobacter در افزایش رشد ریشه‌هاي مویی و افزایش رشد طولی میسیلیوم‌هاي قارچ و نفوذ آن‌ها به لایه‌هاي زیرین خاك دانستند، که این امر امکان دسترسی گیاه به عناصر غذایی را افزایش می‌دهد. با توجه به معنی‌دار شدن تیمار زیستی فسفاتی در این تحقیق قارچ‌هاي مایکورایزا و Azotobacter مصرف شده (P2) توانسته‌اند فراهمی فسفر در خاك را افزایش دهند. این موضوع نشان می‌دهد افزایش از یک سو می‌تواند اثرات کمبود فسفر را نه تنها کاهش داده بلکه به کلی از بین ببرد و از سوي دیگر، می‌تواند مصرف کودهاي شیمیایی فسفاتی را تا 50 درصد کاهش بدهد. با توجه به متحرك بودن نیتروژن و پتاسیم در خاك، جذبشان نیاز به شبکه گسترده ریشه‌اي ندارد(مارشنر و دل، 1994). مطالعات گذشته نشان داده است هیف‌هاي خارجی قارچ‌هاي مایکورایزا قادر به تأمین 10درصد از نیاز گیاه همزیست خود به پتاسیم هستند(مارشنر و دل، 1994). ولی راجو و همکاران (1990) نشان دادند گونه‌هاي مختلف قارچ‌هاي مایکورایزا در جذب پتاسیم گیاه همزیست با یکدیگر اختلاف دارند. در این تحقیق در تیمارهاي زیستی استفاده شده میزان نیتروژن و پتاسیم بیشتري توسط دانه جذب شد (جدول3). بهبود شرایط رشد و افزایش جذب فسفر و نیتروژن به جذب پتاسیم دانه کمک نمود. همچنین میزان نیتروژن بیشتر در تیمارهاي زیستی می‌تواند به طور مستقیم در اثر افزایش تجزیه ترکیبات آلی نیتروژن‌دار و افزایش پتانسیل تثبیت زیستی نیتروژن و به طور غیرمستقیم با افزایش عناصر غذایی مؤثر در تثبیت نیتروژن و بهبود شرایط رشدي گیاه باشد (آرتوسون و همکاران، 2006). افزایش مقدار نیتروژن در تیمارهاي زیستی به دلیل نقش مؤثر و مفید باکتري‌هاي ازتوباکتر استفاده شده در این آزمایش می‌باشد. این باکتري‌ها می‌توانند، علاوه بر تثبیت زیستی نیتروژن باعث بهبود وضعیت رشدي گیاه از طریق افزایش عناصر غذائی شوند. همچنین می‌توانند از طریق افزایش سطح جذب ریشه‌ها و سنتز هورمون‌هاي محرك رشد مثل ایندول استیک اسید، جیبرلین‌ها و سیتوکنین‌ها باعث افزایش رشد گیاه شوند (بهل و همکاران، 2003).

جدول 1- نتایج تجزیه‌های آزمایشگاهی خاک محل اجرای آزمایش
الف- رقم تلاش (C1) نسبت مولی اسید فیتیک به روي روي آهن پتاسیم فسفر نیتروژن عملکرد دانه
تیمار   mg kg- 1 %   kg ha-1
P0 20/3 a 22/7 c 73/4 a 1/82 b 0/32 c 3/39 b 2883 b
P1 18/1 ab 27 b 90/6 a 1/87 b 0/37 b 3/52 b 3029 b
P2 11/9 c 32/3 a 87/4 a 2/16 a 0/45 a 3/95 a 3338 a
P3 15/9 b 29/7 ab 83 a 1/99 ab 0/45 a 3/61 b 3262 a
Zn0 16/3 ab 24/8 b 100/4 a 1/83 b 0/41 a 3/32 b 3019 b
Zn1 14/5 b 29/6 a 71/2 b 2/02 a 0/41 a 3/83 a 3218 a
Zn2 18/8 a 29/4 a 79/2 ab 2/04 a 0/37 b 3/71 a 3147 ab
ب - رﻗﻢ ﺻﺪري (C2)
P0 21/8 a 25/6 c 93/1 a 1/87 c 0/35 c 3/68 b 2946 c
P1 199 ab 30/6 b 92/1 a 2/25 b 0/39 b 3/8 b 3270 b
P2 14/3 b 33/5 a 100 a 2/5 a 0/51 a 4/13 a 3553 a
P3 17/1 ab 29 b 94/7 2/26 b 0/42 b 3/9 ab 3467 a
Zn0 22/3 a 26/7 b 99/5 a 2/12 b 0/43 a 3/84 a 3094 b
Zn1 18/3 ab 31/3 b 91/8 a 2/3 a 0/38 b 3/93 a 3459 a
Zn2 14/1 b 30/9 a 93/9 a 2/2 ab 0/44 a 3/86 a 3374 a
ج - ﻣﺠﻤﻮع دو رﻗﻢ
C1 - ﺗﻼش 16/5 a 28 b 83/6 b 1/96 b 0/4 a 3/62 b 31287 b
C2 - ﺻﺪري 18/3 a 29/7 a 95/1 a 2/2 a 0/42 a 3/87 a 3309 a
P0 21/1 a 24/2 c 83/2 a 1/85 b 0/33 d 3/54 c 2915 b
P1 19 a 28/8 b 91/4 a 206 ab 0/38 c 3/67 bc 3150 ab
P2 13 ab 32/8 a 94 a 2/32 a 0/48 a 4 a 3445 a
P3 165 ab 29/3 ab 88/9 a 2/12 ab 0/44 b 3/75 bc 3365 a
Zn0 19/3 a 25/8 b 100 a 1/98 b 0/42 a 3/58 b 3056 b
Zn1 16/4 b 30/5 a 81/5 b 2/16 a 0/4 a 3/87 a 3339 a
Zn2 16/4 b 30/2 a 86/5 b 2/13 a 0/4 a 3/8 a 3260 a

 

غلظت آهن و روي دانه :

بین دو رقم مورد استفاده در این آزمایش اختلاف معنی‌داري (0/05> P) از لحاظ غلظت آهن و روي مشاهده شد (جدول 2). بیشترین مقدار آهن و روي به ترتیب میزان 95/1 و29/7 میلی‌گرم در کیلوگرم از رقم صدري حاصل شد (جدول 2 و 3 ج). تیمار مصرف فسفر اختلاف معنی‌داري (0/05< P) در غلظت آهن دانه ایجاد نکرد ولی باعث ایجاد اختلاف معنی‌دار (0/01> P) در غلظت روي گردید(جدول 2ج). مقایسه میانگین تیمارها (جدول 3ج) نشان داد، علی رغم معنی‌دار نشدن تیمارهاي مصرف فسفر بر روي آهن موجود در دانه دو رقم، ولی حداکثر غلظت آهن در رقم تلاش از تیمار P1 در رقم صدري مجموع دو رقم از تیمار P2 به ترتیب به میزان 90/6، 100 و 94 میلی‌گرم در کیلوگرم به دست آمد (جدول 3). همچنین حداکثر مقدار روي دانه در رقم تلاش و صدري به میزان 32/3 و 33/5 میلی‌گرم در کیلوگرم از تیمار P2 به دست آمد. درمجموع دو رقم نیز حداکثر مقدار روي دانه از تیمارP2 به میزان 32/8 حاصل شد که در مقایسه با تیمار شاهد 35/6 درصد افزایش را نشان داد. (جدول 3). این اطلاعات نشان داد، همزیستی ایجاد شده بر اثر تیمارهاي زیستی فسفاتی داراي توان افزایش غلظت آهن و روي دانه می‌باشد. این افزایش با یافته‌هاي سابرامانیان و همکاران (2009) در ذرت، راجو وهمکاران (1990) در سورگوم، آلکاراکی (2000) در گندم، مطابقت دارد. مطالعات مارشنر و دل (1994) نشان داد همزیستی گیاهان با قارچ‌هاي مایکورایزا می‌تواند حدود 25 درصد از روي گیاه میزبان را تأمین کند. افزایش جذب آهن و روي در دانه بر اثر استفاده از کودهاي زیستی فسفاتی می‌تواند ناشی از انتقال توسط هیف قارچی، اسیدي شدن ریزوسفر، تولید سیدروفورهاي آهن و روي و بهبود شرایط کیلت نمودن و افزایش فراهمی این دو عنصر باشد (ریان و همکاران، 2008 ؛ کایا و همکاران، 2009). تیمار مصرف روي بر میزان آهن (0/05> P) و روی (0/01> P) دانه اختلاف معنی‌دار نشان داد (جدول 2 ج). بیشترین میزان آهن در رقم تلاش، صدري و مجموع دو رقم از تیمار Zn0 به ترتیبب به میزان 100/4، 99/5 و 100 میلی‌گرم در کیلوگرم و بیشترین میزان غنی‌سازي روي دانه در رقم تلاش، صدري و مجموع دو رقم از تیمار Zn1 به تریتب به میزان 29/6، 31/3 و 30/5 میلی‌گرم در کیلوگرم حاصل شد. افزایش در میزان روي دانه به وسیله مصرف کود شیمیایی و تیمار زیستی روي با یافته‌هاي باي‌بوردي و همکاران (1383)، ساجدي و رجالی (1390)، اردال و همکاران (2002) مطابقت می‌کند.

در این آزمایش یک اثر ضدیتی بین روي و آهن دانه مشاهده شد. کاهش میزان آهن در مقایسه با افزایش جذب روي در تیمار Zn1 ناشی از اثر ضدیتی افزایش روي در جذب آهن باشد. زیرا روي بیشتر موجود در خاك براي قرار گرفتن در محل‌هاي جذبی در ریشه با آهن رقابت می‌کند و از جذب آهن جلوگیري به عمل می آورد و فعالیت این عنصر را در داخل گیاه کاهش و کمبود این عنصر غذایی را به وجود می‌آورد (ملکوتی و همکاران، 1387 ؛ متشرع زاده و ثواقبی، 1390 ). هیچ یک از اثرات متقابل بررسی شده بر روي غلظت آهن و روي دانه تأثیر معنی‌دار ایجاد ننمود (0/05< P) (جدول 2). با این وجود بیشترین میزان روي و آهن دانه از تیمار P2Zn1 و P2Zn0 به ترتیب به میزان 35/8 و 112/7 گرم در کیلوگرم به دست آمد (جدول 4).

 

نسبت مولی اسید فیتیک به روي (PA/Zn)

نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد اثر استفاده از تیمار فسفر و اثر رقم در تیمار روي در سطح یک درصد معنی‌دار شدند (0/01> P)، اما اثر رقم، روي، اثر متقابل فسفر در روي، رقم در فسفر و رقم در فسفر و روي بر روي این صفت معنی‌دار نشد (0/05< P) (جدول 2 ج). میانگین نسبت مولی اسید فیتیک به روي در دو رقم مورد مطالعه تفاوت معنی‌داري را نشان نداد (0/05< P) (جدول 2 ج).

این نسبت در رقم تلاش 16/5 و در رقم صدری 18/3 بود. تیمار مصرف فسفر باعث ایجاد تفاوت معنی‌دار در مقدار نسبت مولی اسید فیتیک به روي در هر دو رقم شد، به طوري که کمترین مقدار این نسبت در رقم تلاش و صدري از تیمار P2 به ترتیب به میزان 11/9 و 14/3 حاصل شد و درمجموع دو رقم نیز از همین تیمار به میزان 13 به دست آمد، که در مقایسه با تیمار شاهد 11 درصد کاهش را نشان داد (جدول 3). با وجود معنی‌دار نشدن تیمار مصرف روي (0/05< P) بر روي این نسبت، کمترین مقدار نسبت مولی از تیمار Zn1 به میزان 16/4 حاصل شد که با تیمار Zn2 در یک گروه آماري مشترك قرار گرفتند (جدول 3). این کاهش در نسبت مولی در تیمار Zn1 ناشی از افزایش جذب روي با تأمین روي مورد نیاز گیاه از راه افزودن کود سولفات روي به خاك و در تیمار Zn2 ناشی از آزادسازي روي به دلیل استفاده از باکتري‌هاي آزاد کنده روي بود. نسبت مولی اسید فیتیک به روي دانه بسته به نوع رقم و تیمار روي مصرفی متفاوت بود (جدول 2). بیشترین مقدار این نسبت از رقم صدري و از تیمار Zn0 به میزان22/3 حاصل شد (جدول 3). اثر متقابل مصرف تیمارهاي فسفر و روي بر این نسبت معنی‌دار نگردید. اما مقایسه میانگین‌ها نشان داد، کمترین مقدار این نسبت از تیمار P2Zn1 به میزان 10/3 حاصل شد که نسبت به تیمار شاهد 124 درصد کاهش را نشان داد (جدول 4).

این اطلاعات با نتایج کایا و همکاران (2009) در نخود، نینگ و همکاران (2009) در برنج و ریان و همکاران (2008) در گندم مطابقت داشت. این محققان نشان دادند قارچ‌هاي مایکورایزا باعث افزایش جذب روي در دانه شده و به دنبال آن نسبت مولی اسید فیتیک به روي کاهش پیدا می‌کند. تحقیقات عباس زاده دهجی (1391) در خصوص بررسی سویه‌هاي مختلف سودوموناس‌هاي فلورسنت بر افزایش انحلال ترکیبات روي و بهبود جذب آن توسط لوبیا نشان داد سویه P19 به عنوان کارآمدترین سویه توانسته است روي موجود در گیاه را از منابع کم محلول موجود در خاك استخراج کرده و باعث افزایش غلظت آن در گیاه شود. تیمارهاي زیستی فسفاتی و روي استفاده شده در این آزمایش، با آزاد کردن روي از منابع روي غیرقابل دسترس خاك و بهبود شرایط جذب روي باعث افزایش غلظت روي دانه شده و به طورغیرمستقیم باعث کاهش نسبت مولی شدند. تأثیر کوددهی روي در خاك‌هاي داراي کمبود روي سبب کاهش نسبت مولی اسید فیتیک به روي می‌شود (ملکوتی، 1390). در تحقیق حاضر نیز به دلیل کمبود روي در خاك، کوددهی روي سبب کاهش نسبت مولی اسید فیتیک به روي شد. در واقع یک رابطه منفی بین غلظت روي و میزان اسید فیتیک در این تحقیق مشاهده شد. این نتیجه با نتایج تحقیقات ملکوتی (1390)، متشرع زاده و ثواقبی (1391)، کایا و همکاران (2009)، نینگ و همکاران (2009) سوبرمانیان و همکاران (2009) مطابقت دارد. روي به دلیل داشتن اثر آنتاگونیسمی با فسفر در جذب، انتقال و جابجایی فسفر در داخل گیاه اختلالاتی ایجاد می‌کند که باعث کاهش جذب فسفر و متعاقب آن کاهش میزان اسید فیتیک می‌شود. تحقیقات ملکوتی و همکاران (1378) نشان داد با مصرف سولفات روي در مزارع 10 استان کشور، علاوه بر19 درصد افزایش عملکرد، غلظت روي دانه گندم و سبوس به طور معنی‌داري زیاد شد. متشرع زاده و ثواقبی (1391) گزارش نمودند مصرف بهینه کود در ارقام مختلف لوبیا قرمز ایرانی موجب کاهش نسبت مولی اسید فیتیک به روي می‌گردد. همچنین کاربرد روي سبب کاهش غلظت فسفر به میزان 3/9-3/5 میلی‌گرم در گرم و 10/7-9/1 میلی‌گرم در گرم براي اسید فیتیک شد. سازمان بهداشت جهانی اعلام نمود براي آنکه عناصر موجود در ماده غذایی به وسیله سیستم گوارشی بدن قابل جذب باشد باید شاخص PA/Zn کمتر از 25 باشد.

با توجه به این که اگر گستره نسبت مولی اسید فیتیک به روي دانه ارقام مختلف لوبیا بین15-5 باشد،35-30 درصد روي دانه توسط بدن انسان جذب می‌شود (ملکوتی، 1390). بر این اساس استفاده از تیمار زیستی فسفاتی به همراه 50 درصد فسفر مورد نیاز خاك از منبع کود شیمیائی به همراه تأمین روي مورد نیاز خاك از تیمارهاي زیستی و یا مصرف کودهاي شیمیایی حاوي روي (تیمار P2Zn1 و P2Zn2) در این دو رقم لوبیا چیتی باعث کاهش نسبت مولی اسید فیتیک به روي گردید. در ضمن این دو رقم را می‌توان به عنوان ارقام مناسب با نسبت مولی اسید فیتیک به روي پایین معرفی نمود.

 

نتیجه‌گیري کلی

نتایج این تحقیق نشان داد که کاربرد کودهاي زیستی فسفاتی و روي جداگانه و یا به صورت ترکیبی سبب افزایش عملکرد و افزایش غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن و روي دانه در دو رقم لوبیا چیتی مورد مطالعه شد. غلظت اسید فیتیک با میزان روي دانه موجود در دانه رابطه معکوس و با میزان فسفر رابطه مستقیم و مثبتی را نشان داد. در شرایط این تحقیق بهترین تیمار استفاده از مایه تلقیح Azotobacter و قارچ‌هاي مایکورایزا به همراه مصرف 50 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل و 50 کیلوگرم در هکتار سولفات روي (تیمار P2Zn1) بود. با توجه به تفاوت در عملکرد و غلظت عناصر غذایی رقم لوبیا چیتی صدري براي کشت در منطقه توصیه می‌گردد. در ضمن با مصرف کودهاي زیستی فسفاتی می‌توان علاوه بر افزایش عملکرد در مصرف کودهاي فسفاتی در این دو رقم لوبیا چیتی 50 درصد صرفه جوئی نمود. بنابراین تلفیق مناسب کودهاي زیستی با کودهاي شیمیایی می‌تواند علاوه بر کاهش مصرف کودهاي شیمیایی فسفري، باعث افزایش جذب عناصر غذایی، افزایش عملکرد کمی و کیفی و کاهش آلودگی محیط زیست شود.

جدول 4- تاثیر تیمارهای آزمایشی بر صفات مورد بررسی و گروه‌بندي میانگین‌ها
تیمار نسبت مولی اسید فیتیک به روي روي آهن پتاسیم فسفر نیتروژن عملکرد دانه
    mg kg-1   %   kg ha-1
P0Zn0 23/1 a 22/3 a 96/2 a 1/74 g 0/38 a 3/4 a 2648 a
P0Zn1 23/3 a 24/1 a 73/5 a 1/93 efg 0/33 a 3/72 a 3096 a
P0Zn2 16/9 a 26/2 a 80/1 a 1/88 def 0/33 a 3/48 a 3026 a
P1Zn0 21/2 a 26 a 82/6 a 1/95 bcd 0/41 a 3/43 a 2987 a
P1Zn1 16/9 a 30/9 a 87/1 a 2/09 bcd 0/36 a 3/94 a 3315 a
P1Zn2 18/8 a 29/6 a 94/4 a 2/14 ab 0/37 a 3/61 a 3146 a
P2Zn0 14/8 a 28/3 a 112/7 a 2/31 ab 0/49 a 3/72 a 3339 a
P2Zn1 10/3 a 35/8 a 86/2 a 2/46 a 0/47 a 4/07 a 3520 a
P2Zn2 14/1 a 34/6 a 82/8 a 2/20 bc 0/49 a 4/33 a 3477 a
P3Zn0 18/2 a 76/3 a 98/4 a 1/91 efg 0/45 a 3/76 a 3251 a
P3Zn1 15/1 a 31/3 a 79/3 a 2/15 bcd 0/43 a 3/76 a 3392 a
P3Zn2 16/2 a 30/39 a 88/8 a 2/31 ab 0/43 a 3/72 a 3451 a
  • نظرات
  • نظرات

      نظر شما کمک بزرگی برای بازدید کنندگان آینده است

      برای ثبت نظر شما کاربر گرامی لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

    Copyright © 2020-2024. All rights reserved